بهترین مطالب وعکسهای معماری ایران و جهان

بهترین آموزشها انواع ترفند انواع مقالات مفید تصاویر کمیاب و..

بهترین مطالب وعکسهای معماری ایران و جهان

بهترین آموزشها انواع ترفند انواع مقالات مفید تصاویر کمیاب و..

معماری و گرایشهای مرتبط

معماری و گرایشهای مرتبط

  • معماری
  • معماری منظر
  • مدیریت پروژه وساخت                                 
  • طراحی شهری
  • برنامه ریزی شهری
  • تکنولوژی معماری
  • انرژی معماری
  • مرمت ابنیه سنتی.

معماری

 

  • رسالت اصلی رشته معماری طراحی ساختمان های مفید زیبا واصیل وساماندهی به محیط مصنوع وشکل دهی به فضای زندگی انسان در توازن با طبیعت متناسب باارزش ها وشرایط فرهنگی اجتماعی اقتصادی وفنی جامعه است.
  • معماری ضمن اینکه یک رشته فنی و مهندسی است.در عین حال تخصصی مرتبط با شرایط فرهنگی اجتماعی واقتصادی جامعه است.به همین جهت اموزش در رشته معماری به عنوان یک تخصص چند رشته ای شامل مباحث فنی مهندسی می شود.همینطور بر خلاقیت ذوق هنری وبنیان های زیباشناسی ومهارت های حرفه ای تکیه دارد ونیزازمباحث علوم اجتماعی اقتصادی و روانشناسی بهره می گیرد.
  • در این راستا دانشجویان این رشته یاد می گیرند مسائل مطرح در حوزه معماری را به درستی تحلیل وارزیابی کرده اطلات مورد نیاز را جمع اوری پالایش وسازمان داده انها را در طراحی ساختمانها و فضاهای دلنشین وزیبا بکار بندند به طوریکه کیفیت محیط و زندگی افراد جامعه به صورت روزافزون بهبود یابد.

 

معماری منظر

  • معماری منظر رشته ای است که از لحاظ اموزش اکادمیک در کشور ما عمر کوتاهی دارد و هنوز جایگاه واقعی خود را در فرهنگ عمومی و جامعه حرفه ای به دست نیاورده است .  علت این امر را می توان در عدم ارائه تعریفی جامع از ان برای عموم مشخص نبودن حوزه فعالیت ان و تداخل رشته های وابسته جستجو کرد.
  • فعالیت یک معمار منظر می تواند از طراحی پارک ملی تا طراحی فضای باز برای شرکتهای تجاری بزرگ    از طراحی یک محوطه مسکونی تا طراحی زیر ساختهای شهری و مدیریت زمینهای بکر واحیاء اراضی مخدوش شده مثل معادن یا محوطه های دفن زباله را در برگیرد.
  • معمار منظر بر روی انواع ساختارهاو فضاهای بیرونی اعم از کوچک وبزرگ .روستایی وشهری با مصالح نرم  وسخت ومسائل هیدرولوژیکی و اکولوژیکی متفاوت فعالیت میکند

حوزه فعالیت معمار منظر را می توان در حیطه های زیر خلاصه کرد

  1. برنامه ریزی برای توسعه های جدید از لحاظ فرم و مقیاس
  2. طراحی منظر خیابانها و زیر ساختهای عمومی شهر
  3. طراحی برای مدارس٬دانشگاه ها٬ بیمارستانها٬ هتلها و ...
  4. طراحی پارکهای عمومی٬ پارکهای موضوعی و فضاهای ورزشی
  5. طراحی محوطه های مسکونی٬ شهرکهای تجاری و صنعتی
  6. بر نامه ریزی برای ساخت بزرگراه ها ٬ ساختارهای حمل و نقل ٬ پلها
  7. طراحی فضاهای شهری ٬میدانها و پیاده راه ها و طراحی منظر راه ها
  8. سازماندهی باز سازیهای شهری
  9. ساماندهی مناظر طبیعی٬ تاریخی و توریستی
  10. حفاظت از باغهای تاریخی
  11. برنامه ریزی ساخت مخازن٬ سدها٬ نیروگاه ها و صنایع بزرگ
  12. ارزیابی محیط و منظر ٬ ارائه طرح برای مدیریت سرزمین و امایش ان.

برخی منابع معماری و معماری منظر

  • انگلیسی برای دانشجویان معماری
  • فرهنگ تصور معماری
  • طراحی اقلیمی
  • اقلیم و معماری
  • برسی ابنیه سنتی ایران
  • درامدی بر شناخت معماری روستایی ایران
  • مقررات ملی ساختمان(مبحث ۵)
  • نشریه ۵۵
  • مصالح ساختمانی
  • جزییات ساختمان های آجری
  • اجزاَََََِء ساختمان
  • درک رفتار سازه
  • سازه در معماری
  • معمار+مهندس=ساختار
  • سیستم های ساختمانی آینده
  • اشنایی با معماری جهان
  • معماری معاصر غرب
  • سبک شناسی معماری ایران
  • معماری اسلامی ایران
  • معماری ایران دوره اسلامی
  • تاریخ معماری مدرن
  • فضا زمان معماری
  • زیبا شناختی در معماری
  • باغهای ایران
  • آشنایی با طراحی محیط و منظر-سازمان پارکها و فضاهای شهر داری تهران
  • سیر منظره پردازی در هنر اروپا
  • باغهای ایران و کوشکهای آن

 جاذبه های تاریخی و معماری ایران

ایران موزه همیشه زنده دنیا

موجودیت تاریخی ایران سبب شده که این خطه از زمین؛ یادگارهای با ارزشی از دوره های مختلف تاریخی در دل خود داشته باشد. وجود بیش از یک میلیون اثر تاریخی و باستانی در این کشور؛ گواه غیر قابل انکاری برای شایستگی عنوان « ایران موزه همیشه زنده دنیا»است. در ایران بیش از هفتاد هزار تپه باستانی، بیش از یک میلیون و دویست هزار اثر تاریخی و معماری و هزاران یادگار دوران های دوردست وجود دارد که برخی از آن ها در زمره برترین های جهان جای گرفته اند. از میان مکان هایی که یونسکو در جهان آن ها را به عنوان «میراث تمدن جهانی» به رسمیت شناخته و ثبت کرده است؛ چندین اثر در ایران قرارگرفته است. مسجدهای قدیمی با ارزش معماری فوق العاده، کاخ های تاریخی با معماری بی نظیر، آتشکده های باستانی، باغ های باشکوه، کاروان سراهای تاریخی، عمارت های قدیمی با معماری خاص کویر با بادگیرهای منحصربه فرد، معماری کوهستانی و ساحلی، پل های تاریخی با ساختی کم نظیر همراه با دیدنی ترین و کهن ترین بازارهای شرق؛ تنها قسمتی از جاذبه های تاریخی کشور جمهوری اسلامی ایران هستند که در کنار سایر دیدنی ها؛ مجموعه ی ارزشمند و کم نظیری را با عنوان« جاذبه های تاریخی و معماری ایران» فراهم آورده اند.
هنر معماری در کشورهایی که صاحب تاریخ و فرهنگ باستانی هستند، از مهم‌ترین پایه‌های تمدن دیرینه‌ی آن ها است و سرزمین ایران نیز با پیشینه‌ی مدنیت چندین هزار ساله‌ی خود، دارای شاهکارهای معماری کم نظیری است. شاید این علاقه و توجه، سبب تداوم همیشگی این هنر شده است: از تالارها، ایوان‌های ستون‌دار تخت جمشید تا قصرهای صفوی در اصفهان تا خانه‌های روستایی، گنبدهایی که بر چهار قوس بنا شده، صحن چهار ایوانی، حیاط داخلی و حوض آن، همه‌ی این‌ها از ویژگی‌های معماری اصیل ایرانی است که در طول تاریخ معماری ایران پیوسته تداوم خود را حفظ کرده است.
یکی از کهن‌ترین نمونه‌ها از میان بناهای شناخته شده‌ی باستانی ایران، معبد یا زیگورات چغارنبیل در 30 کیلومتری جنوب خاوری شهر باستانی شوش است. قدمت این اثر تاریخی به سال 1250 پیش از میلاد باز می‌گردد. به طور کلی معماری این پرستش‌گاه عظیم جهان، بهترین نمونه‌ی هنر معماری بر بنیاد طاق قوسی را در دنیای باستان نشان می‌دهد. هم‌چنین طرز ساخت این معبد با دیگر معابد بین‌النهرین تفاوت کلی دارد، و آن ساخت طبقات این زیگورات است که هر کدام به طور مستقل و از زمین تا بالا ساخته شده‌اند، یعنی مانند زیگورات‌های بین‌النهرین، هر طبقه بر روی طبقه‌ی دیگر ساخته نشده، بلکه مستقل برپا شده است.
برخی از باستان‌شناسان به استناد پایه‌های چندی که در تپه‌ی موسیان، در حدود 150 کیلومتری شمال باختر شوش پیدا شد، عقیده دارند که «ستون» از شش هزار سال پیش در معماری ایران شناخته بوده است، ولی مهم‌ترین بنایی که تاکنون در ایران شناخته شده و تالارهای بزرگ آن ستون‌دار بوده، دژ حسنلو واقع در جنوب دریاچه ارومیه در نزدیک شهر نقده است. هم‌ چنان که معبد ایلامی در هزاره‌ی دوم پیش از میلاد، نموداری از چگونگی یک بنای مهم است. دژ حسنلو هم بنای استواری بوده است از تالارها و اتاق‌ها و دهلیزها و حیاط و ستون و جزرها، منطبق بر اصول معماری با سنگ، گچ و آجر و خشت که در سده‌ی نهم پیش از میلاد بنیاد شده و در شمار پیشرفته‌ترین معماری‌های آن روزگار محسوب میشود.
پس از دژ حسنلو، برای بررسی ساختمان‌های ستون‌دار در ایران باید به سراغ دخمه‌های حفر شده در دل کوه رفت که تعدادی از آنها متعلق به دوره‌ی مادهاست. مادها (حکومت: اواخر قرن هشتم پیش از میلاد) با شیوه‌ی ساختمان سازی‌های عظیم آشنا بودند، و در این روزگار، استفاده از ستون در معماری معمول شد. یکی از ویژگی‌های دخمه‌های سنگی، ایوان طاق‌دار و ستون‌هایی است که در دهانه‌ی دخمه‌ها دیده می‌شود. با آن که این دخمه‌ها در سنگ کوه تراشیده شده است، اما بارزترین مدرک برای شناخت معماری چوبی در ایران محسوب می‌شود. بیش‌تراین دخمه‌ها علاوه بر حجاری همه‌ی دخمه‌ها در سینه‌ی کوه، نقش برجستگی‌هایی هم از صحنه‌های نیایش دیده می‌شود. بیش‌تر این دخمه‌ها علاوه بر حجاری همه‌ی دخمه‌ها در سینه‌ی کوه، نقش برجستگی‌هایی هم از صحنه‌های نیایش دیده می‌شود. مهم‌ترین این آثار عبارتند از: دخمه‌ی دآو دختر در ممسنی فارس، دخمه‌ی فقرگاه یا فخرگاه در نزدیکی مهاباد، دخمه‌ی فرهاد و شیرین در صحنه‌ی کرمانشاه و دخمه‌های اسحاق‌وند و سکاوند در نزدیکی هرسین در کرمانشاه و ...
معماری ایران در دوران هخامنشیان:
عالی رین نمونه‌ی هنر هخامنشیان در تاریخ هنر این سرزمین، همانا معماری شگفت‌آور این دوره است. هنرمندان بزرگ دوره‌ی هخامنشی در مراکز حکومت و پایتخت‌ها مانند پاسارگاد، شوش، همدان و تخت‌جمشید کاخ‌های بزرگ و زیبایی بنا کرده‌اند که پس از گذشت 25 قرن هنوز بقایای آن ها محکم و استوار بر جای مانده است. ستون‌ها و سرستون‌های باقی مانده از دوره‌ی هخامنشی نمونه‌ی آشکاری از هنر معماری و حجاری در این دوره است. سرستون‌ها به شکل مجسمه‌ی شیر، اسب، گاو و عقاب و جانوران ترکیبی مانند سرانسان، تن گاو و بال عقاب و گوش گاو است. شیارهای ستون‌ها، بلندی و زیبایی چشمگیری به آن‌ها می‌بخشند. مهم‌ترین آثار ساختمانی این دوران، شامل کاخ‌ها، آرامگاه‌ها و آتشگاه‌هاست.
پس از پاسارگاد، زیباترین آثار حجاری هخامنشیان را در بیستون کرمانشاه می‌توان دید. در زمانی که پاسارگاد نخستین پایتخت هخامنشیان هم‌چنان آباد بود، داریوش هخامنشی تصمیم گرفت شوش را پایتخت خود قرار دهد و در آن‌ جا دست به کار ساخت کاخ شاهی شد. با توجه به اقلیم این منطقه، بیش‌تر مصالح ساختمانی آن از خشت و آجر تهیه شده است. بنابر لوحه‌ای که از گفته‌های خود داریوش در شوش کشف شده، در بنای قصر او هنرمندان بابلی، مادی، لیدی و مصری خدمت می‌کرده‌اند و مصالح ساختمان از فواصل دور دست به شوش آورده می‌شده است. در عملیات حفاری، تعداد زیادی آجرهای لعاب دار کشف شده که بیش‌تر به کاخ آپادانای شوش مربوط است. تخت جمشید یا به گفته‌ی یونانیان «پرسپولیس» یکی از بزرگ‌ترین و وسیع‌ترین بناهایی است که در سراسر معماری آن، نوآوری و «ابداع» دیده می شود. در تکمیل این بنای عظیم بیش‌تر شاهان هخامنشی پس از داریوش به گونه‌ای دخالت داشته‌اند.
معماری ایران در دوره اشکانیان و ساسانیان:
اشکانیان، یا پارتیان، در حدود 250 پیش از میلاد، پس از سلوکیان در ایران به قدرت رسیدند. آن‌ها در اوایل از شیوه‌های هنر یونانی پیروی می‌کردند، اما پس از مدتی به هنر معماری، به ویژه به معماری سنتی و ملی ایران تمایل نشان دادند. در دوره‌ی اشکانیان، معماری مبنای اصلی خود را از آداب و اصول قبایل چادرنشین پارتی در برپایی اردوگاه‌ها گرفت. حیاط‌ های چهارگوش مرکزی با ایوان‌های چهارسوی آن، به عنوان مظهری از معماری پارتیان به بین‌النهرین برده شد. تطور و دگرگونی این نوع معماری را در معماری اسلامی به ویژه در دوران سلجوقیان به خوبی می‌توان دید.
در معماری پارتی، پس از شکوفایی دولت اشکانی، به نمای ساختمان توجه بسیاری شد و می‌کوشیدند آثار هنری را بر دیوارها، در معرض دید متمرکز کنند. نقاشی دیواری توسعه یافته و تزیینات آمیخته‌ای بود از نقاشی و گچ‌بری، که نمونه بسیار زیبای آن در معبد کوه خواجه در وسط دریاچه‌ی هامون در سیستان به دست آمده است. اشکانیان در معماری خود از طاق گهواره‌ای، قوس، برجسته‌کاری تزیینی و گاهی ستون توکار استفاده می‌کردند. از ویژگی‌های معماری و هنر این دوره انتقال برخی از عناصر معماری و هنر است که به دوره‌ی بیزانس و ساسانی منتقل شده است. شاید تاریخ معماری «طاق‌دار» که در ایران بسیار معروف است، از دوره‌ی اشکانیان آغاز شده و در دوره‌ی ساسانیان تکامل یافته باشد.
بنای معبد آناهیتا در کنگاور که بر سر جاده‌ی همدان و کرمانشاه واقع شده و منسوب به دوره‌ی اشکانیان است از جمله شاهکارهای هنر معماری پارتیان به شمار می‌رود. میان شیوه‌ی معماری پارتی و ساسانی در بنیاد ساختمان‌ها چنان همبستگی و نزدیکی وجود دارد که هنوز گروهی از صاحب‌نظران، در انتساب کاخ مداین در تیسفون به یکی از این دو دوره، هنوز اظهارنظر قطعی نشده است. صرف نظر از جهات تاریخی در معماری ساسانی، چنان عوامل معماری اشکانی بی‌کم و کاست پیموده شده که گویی با تغییر شاهان «هیچ دگرگونی در طریقه‌ی ساختن بناها پیش نیامده است».
ساسانیان از ایالت پارس برخاستند و برای تشکیل یک سلسله‌ی ملی، خود را وارث دودمان هخامنشی خواندند. ساسانیان، مذهب زرتشت را رسمیت بخشیدند و هنری پدید آوردند که از حیث عظمت با هنر روم و بیزانس برابری می‌کرد و گاه بر آن برتری داشت. حتی پس از فتوحات اعراب، آن چه به عنوان هنر اسلامی از آن یاد می‌شود، تحت هنر ساسانی متاثر بود.
شیوه‌ی طاق زدن بر بناهای مربع شکل، در معماری ایرانی و حتی معماری غربی، از آن ساسانیان است. معماران آن دوره در پوشاندن فواصل وسیع با مواد؛ بسیارموفق بوده اند. بعضی از اصول معماری ساسانی بود که راه را برای ترقی معماری گوتیک در اروپا باز کرد. در مجموعه‌ی هنر معماری این دوره، یگانگی و پیوند خاصی دیده می‌شود. اساس معماری گنبد است و ایوان، طاق‌نماها، اتاق‌ها و طاق‌های گهواره‌ای که اغلب در اطراف یک یا چند حیاط قرار گرفته‌اند.
هنرهای گچ‌بری، موزاییک‌کاری و نقاشی دیواری، تزیینات بناهای ساسانی را شامل می‌شوند. در تنوع آثار ساسانی تاثیر همسایه گان به خوبی آشکار است؛ از جمله تصاویر موزاییکی که از کاخ فیروزآباد (کاخ بیشابور) به دست آمده، به روش رومیان موزاییک شده است.
به طور کلی، معماری عهد ساسانی براساس معماری سنتی و برای نواحی خشک مرکزی و خاوری ایران پدید آمده بود. به این معنی که در ابنیه‌ی ساسانی اعم از کاخ‌ها و آتشکده‌ها، پوشش‌های گنبدی و ساختن ایوان‌های دارای طاق ضربی و چهار طاق‌های مخصوص آتشکده متداول و اساس معماری این زمان بوده است. تعدادی از بناهای ساسانیان که بقایای آن‌ها بر جای مانده است، مانند کاخ‌های فیروزآباد، کاخ سروستان در فارس و ایوان مداین در تیسفون، ایوان کرخه در خوزستان هم چنین آتشکده‌هایی با نام‌های تپه میل میان تهران – ورامین، آتشکده‌ی نیاسر در کاشان، آتشکده‌ی آذر گشنسب در تخت سلیمان و چهارقاپی در قصر شیرین و غیره تا حد بسیاری وضع معماری را در دوره‌ی ساسانیان آشکار می‌کنند.
معماری ایران در دوران پس از اسلام:
با ورود تدریجی اسلام به کشورها، نژادهای گوناگون، از اسپانیا تا هند در ساختن تمدن تازه که «تمدن اسلامی» نام دارد، شریک شدند. پیداست که در این میان سهم همه‌ی ملت‌ها یکسان نیست و آن‌هایی که با میراث‌های غنی پیش می‌آمدند، در ساختن بنای فرهنگی تازه اثربخش‌تر بودند. از جمله کشورهایی که در این تمدن سهم عمده دارد، ایران است. پس از جنگ، ایران دین اسلام را پذیرفت و ایرانیان هیچ مانعی نمی‌دیدند که آتشکده‌های دوره ساسانی را به مسجد تبدیل کردند. مسجد یزدخواست (بین اصفهان و شیراز) یکی از این مساجد است. با انتشار بیش‌تر اسلام در این سرزمین، در هر گوشه‌ای ساخت مساجد آغاز شد.
مساجد اولیه طرح و نقشه بسیار ساده‌ای داشتند. گو این که از معماری اولیه‌ی این دوره، نشانه‌های اندکی به دست آمده، اما با توجه به همین نمونه‌ها می‌توان گفت که طرح و نقشه‌ی این مساجد شامل یک صحن یا حیاط مستطیلی در وسط سلسله طاق‌هایی در اطراف و در سمت جنوب، یعنی قبله، شبستانی است که به کمک ستون‌هایی، سقف بر آن سایه گسترده است. در این قرون، معماران ایرانی چندان به دنبال ابداع نبودند، بلکه تنها می‌کوشیدند آن چه را موجود بود، کامل‌تر کنند. گنبدهای سنگین ساسانی در این زمان بر فراز پایه‌ی هشت ضلعی منظمی قرار گرفت و مساجد به تقلید طرح‌های محلی، به صورت بناهایی شبیه به چهار طاقی ساسانی – البته به صورت کامل‌تر – بنا شد.
کیفیت بنای پایه‌ها و ستون ها و احداث ایوان بلند و طویل و به کار بردن مصالح ساختمانی و تزیینات آجری و گچ‌بری در مساجد این دوره، عناصر ساختمانی ساسانیان را در معماری مسجدسازی نشان می‌دهد و نفوذ معماری ساسانی در بناهای مذهبی به درجه‌ای می‌رسد که به تدریج اصول معماری اسلامی بر شالوده‌ی معماری ساسانیان پایه‌گذاری می‌شود.
از معماری اولیه‌ی دوره‌ی اسلامی در ایران نمونه‌های اندکی بر جای مانده است. بناهایی مانند تاریخانه‌ی دامغان، مسجد جامع نایین، مسجد جامع شوشتر و چند بنای دیگر، نمونه‌های اندکی است از آن زمان که بعضی از آن‌ها از میان رفته یا تغییر شکل یافته‌اند. کهن‌ترین مسجدی که از این دوره به خوبی مانده، مسجد تاریخانه‌ی دامغان است. از سبک معماری بنا می‌توان آنرا متعلق به اواسط قرن دوم قمری دانست. مناره‌ی مسجد متعلق به دوره‌ی سلجوقیان است ولی اهمیت این مسجد نه تنها به خاطر سبک اولیه‌ی آن بلکه از این روست که بسیاری از اسلوب ساختمان دوره‌ی ساسانی را داراست. مسجد جامع نایین یکی دیگر از معروف‌ترین بناهای این دوره است که در زمان آل‌بویه (اواخر قرن سوم یا آغاز قرن چهارم قمری) ساخته شده است.
هنر معماری اولیه‌ی اسلام در ایران را به ساخت بنای مسجد نمی‌توان محدود کرد. در این دوره ساختن مقبره هم مرسوم بود و از سده‌ی چهارم قمری به بعد برپایی مقبره و برج‌های مقبره‌ای رواج داشت و آرامگاه‌هایی از آن زمان به جای مانده است. از جمله می‌توان به مقبره‌ی اسماعیل سامانی در بخارا و برج قابوس در شهر کنونی گنبد قابوس اشاره کرد. درباره‌ی موارد استفاده از این مقبره‌ها و برج‌های مقبره‌ای گفته‌اند که این برج‌ها، راهنمای مسافران و کاروانیان در بیابان‌ها بوده است یا اگر کسی از کاروانیان فوت می‌کرد، در این آرامگاه‌ها یا برج‌ها، که به طور یقین بانی آن ها هم در آن جا دفن بود، به خاک سپرده می‌شد. نمونه‌های بسیاری از این گونه مقابر در دوره‌های بعدی در گوشه و کنار سرزمین ایران بنا شده است، چون برج رسکت در قائم‌شهر، برج لاجیم در سوادکوه مازندران، برج رادکان در کردکوی گلستان و برج مقبره‌ای پیر علم دار در دامغان. این برج‌ها به طور معمول در جاهای بلند و به شکل مدور با کلاهکی مخروطی و نیم‌کره ساخته شده‌اند.
معماری ایرانیان در دوره سلجوقیان:
سلجوقیان طایفه‌ای از ترکان غُز بودند که در دشت‌های نزدیک دریاچه آرال و سواحل خاوری دریای مازندران و در دره‌های سیحون و جیجون سکونت داشتند. در دوره‌ی سلجوقیان، هنر ایرانی گامی بزرگ برداشت و تاریخ هنر ایران، یکی از درخشان‌ترین دوره‌های خود را در این روزگار سپری کرد. در این زمان، شهرهای اصفهان، مرو، نیشابور، هرات و ری مرکز و مجمع صاحبان هنر و پیشه بوده است و اکنون بسیاری از آثار این هنرمندان، در موزه‌های داخلی و خارجی دیده می‌شود. شاهکارهای هنری این هنرمندان شامل معماری، سفال‌سازی، فلزکاری، کتاب‌سازی، خطاطی، تذهیب، نگارگری و بافندگی است. به همین سبب دوره‌ی سلجوقی از لحاظ شیوه‌ی کار هنری در تاریخ ایران مشهور است.
هنر معماری در این دوره‌ی درخشان و شکوفا به درجه‌ی کمال رسید و هنرمندان و معماران چیره‌دست آثار فراوانی پدید آوردند. سلجوقیان در معماری به عوامل و عناصری دست یافتند که با آن‌ها بتوان مسجدی بزرگ با حیاط مرکزی و چهار ایوانی و تالار مربع گنبددار، بناهای بزرگ به وجود آورد. این شیوه‌ی ساختمان، اساس معماری مذهبی و کاروان‌سرا و مدرسه‌سازی ایران است. در این زمان مسجد در شکل تکامل یافته‌ی ایرانی خود دارای این ویژگی‌ها شد.
این طرح‌ها را می‌توان در مساجد جامع اصفهان، مسجد جامع زواره نزدیک اردستان، مسجد جامع اردستان، مسجد قزوین و مسجد جامع گلپایگان، دید. اما کامل‌ترین نمونه‌ی چهار ایوانی مسجد جامع اصفهان است که مجموعه‌ی کاملی از تزیینات دوره‌ی اسلامی ایران را در بردارد. دو گنبد خواجه نظام‌الملک در قسمت جنوبی و گنبد تاج‌الملک در قسمت شمالی مسجد، از نظر تکنیک و زیبایی اثر بسیار چشم‌گیری از دوره‌ی سلجوقی است. در این مسجد زیبا و کامل به جز سبک‌های مختلف معماری، انواع خطوط کوفی، ثلث و نستعلیق به کار رفته است. علاوه بر مسجد باید از مدرسه‌ها و کاروان‌سراها و مقبره‌های این دوره هم نام برد. طبق مدارک تاریخی، تعداد بسیاری مدارس در شهرهایی مانند: بغداد، نیشابور، توس، اصفهان، هرات، بلخ و ری بنا شده بود. بخش اعظم بناهای غیرمذهبی در این دوره، شامل کاروان‌سراهاست. اگر چه شبکه‌ی راه و ایجاد جاده‌های خوب، شاهرگ حیاتی تجارت یک کشور محسوب می‌شود، اما در گذشته‌های دور، بدون وجود کاروان‌سراها، مسافرخانه‌ها و ایستگاه‌های میانراه،استفاده‌ی مطلوب از جاده امکان نداشت. یکی از کامل‌ترین کاروان‌سراهای این دوره «رباط شرف» در 70 کیلومتری جنوب سرخس در راه قدیمی نیشابور – مرو است. با وجود خرابی‌های ناشی از مرور زمان، هنوز بسیار زیبا و کامل است. این کاروان‌سرا دو حیاط در شمال و جنوب دارد و در هر یک از این حیاط‌ها چهار ایوان ساخته شده است. در اطراف حیاط ها، اتاق‌های متعددی وجود دارد که جای اقامت و استراحت‌گاه کاروانیان بوده است.
مقبره‌های دوره‌ی سلجوقی به دو گونه‌ی مختلف:
به شکل برج و به شکل گنبد؛ ساخته شده‌اند. با طرح‌های چهار ضلعی، چند ضلعی، دایره یا ترک‌دار بیش‌تر مقبره‌های این دوره دو طبقه‌اند. طبقه‌ی بالا مسجد و طبقه‌ی زیر یا دخمه‌ جای دفن اجساد، مقبره‌ی سلطان سنجر در مرو و گنبد سرخ در مراغه، که هر دو از آجر و کاشی و با طرح چهارضلعی ساخته شده‌، از نمونه‌های آن‌ها هستند. برج مدور در مراغه و سه گنبد در ارومیه با طرح دایره‌وار و برج مهمان‌دوست دامغان و برج طغرل در شهر ری با طرح ترک‌دار. برج‌های خرقان و برج دماوند و گنبد علی در ابرکوه و گنبد کبود در مراغه (هشت و ده ضلعی هستند).
ظروف سفالینی سلجوقیان هم به زیبایی کاشی‌های آن دوره ساخته می‌شد. ظروف باقی مانده از این دوره از نظر تزیین و رنگ‌آمیزی شامل ظروف مینایی، طلایی، فیروزه‌ای و ظروف سفید هستند که اغلب بدنه‌ی این ظروف با مجالس بزم، رزم یا شکار مزین شده‌اند؛ به گونه‌ای که می‌توان بهترین مینیاتور زمان سلجوقیان را در روی ظروف سفالی آن مطالعه کرد. شیشه‌های دوره‌ی اسلامی که آغاز آن (قرن هفتم و هشتم میلادی) قرن اول قمری است، از آمیختگی میان تمدن‌های امپراتوری روم خاوری (بیزانس) و پارت و ساسانی، در ایران حاصل شده است.
در این زمان همراه با پیشرفت کلی و کیفی هنر سفال‌سازی و شیشه، صنعت فلزکاری نیز مانند دیگر هنرها راه کمال می‌پیمود. برخی از این ظروف را به طور مشبک ساخته و برخی دیگر را با نقوش کنده‌کاری زینت داده‌اند. در این صنعت، ترصیع‌‌کاری به ویژه نقره‌کوبی در تصاویر و کتیبه‌ها بسیار دیده می‌شود. در این زمان «خراسان» در امر تولید آثار فلزی دارای موقعیت ممتازی بوده است. ادامه‌ی این هنر را می‌توان در این زمان در بین‌النهرین و در موصل پی گرفت. علاوه بر ظروف مفرغی و برنجی، آثار طلایی و نقره‌ای فراوانی از دوره‌ی سلجوقیان در دست است که ثابت می‌کند جواهرسازی هم در این زمان رونق داشته است.
بافندگی از صنایعی است که همیشه در ایران مقامی والا داشته و تکه پارچه‌ای که از این دوره به دست آمده است، حاکی از وجود صنعت پارچه‌های ابریشمی در دوره‌ی سلجوقیان است. این پارچه‌ها چندان ظریف و زیبا هستندکه با تغییر نور تغییر رنگ می‌دادند. بر این پارچه‌های سبک و نازک، طرح جانوران و خطوط کوفی دیده می‌شود. صنعت نساجی این زمان از نظر بافندگی، ابتکار انواع طرح‌ها و زیبایی و تنوع رنگ‌ها به درجه‌ای عالی رسیده است و شهرهای ری، کاشان و یزد مراکز بزرگ و مهم بافندگی این عصر بوده‌اند. صنعت قالی‌بافی هم در دوره‌ی سلجوقیان رواج داشته است. شکی نیست که ایران در قالی‌بافی بزرگ‌ترین مرکز خاور بوده و دیگر مراکز در این فن از او تقلید و اقتباس کرده‌اند. کهن‌ترین قالی‌های معروف ایران مربوط به قرن ششم قمری در دوره‌ی سلجوقیان است. اما فراموش نباید کرد که فرش پازیریک در دوره‌ی هخامنشیان و هم‌چنین قالی چهار فصل یا بهارستان دوره‌ی ساسانیان از شاخص‌ترین نمونه‌های قالی هنری در ایران به شمار می‌روند.
معماری ایران در دوره ایلخانیان و تیموریان: مغولان هم چون سلجوقیان با خود متاع فرهنگی و فکری ناچیزی به ایران آوردند. اما در مواردی از صنعت و هنر به پایه‌ی بلندی رسیدند، از جمله مینیاتورسازی و نقاشی و تذهیب کتاب از این عصر آغاز شد. مغولان به تدریج در برابر هنرهای ایران تحت تاثیر فرهنگ ایران و فرهنگ اسلامی قرار گرفتند و با پذیرفتن دین اسلام حامی علم و ادب و هنرهای اسلامی شدند، به طوری که دربار آنان در بغداد، تبریز و سلطانیه مرکز اهل علم و رجال ادب و هنر شد. شهرهای مراغه، تبریز و سلطانیه از مراکز مهم قدرت سیاسی در این عهد بودند. رصدخانه‌ی معروف مراغه و تاسیس شهر سلطانیه مربوط به این زمان است. در این دوره بناها، به ویژه ساخت مقبره‌ها و آرامگاه‌های برج مانند به همان شیوه‌ی دوره‌ی سلجوقیان ادامه یافت. هم‌چنین نقشه‌ی چهار ایوانی که از پیش متداول بود، در دوره‌ی ایلخانیان نیز برای بناهای مذهبی مانند مسجد و بناهای غیرمذهبی مانند کاروان‌سرا به کار می‌رفت.
معماری دوره‌ی مغول،
مانند دوره‌ی سلجوقیان هم جنبه‌ی عمومی داشت و هم جنبه‌ی محلی و همان طور که بنای مسجد جامع اصفهان دوره‌ی سلجوقی برای معماران دیگر مساجد سرمشق بود، معماران دوره‌ی مغول روش‌های مراکز بزرگ مثل سلطانیه را اقتباس می‌کردند و در کنار سنت‌های محلی به کار می‌بردند. هم‌چنین در دوره‌ی مغول به تزیینات بناها بسیار توجه می‌شد. این امتیازات از مشاهده‌ی مسجد جامع ورامین، مسجد گوهرشاد مشهد و مسجد کبود تبریز به خوبی ثابت می‌شود.
سر درب مسجد ورامین با کاشی‌ها و آجرهای قهوه‌ای رنگ تزیین یافته است. این مسجد نه تنها از لحاظ ساختمان عظیم و گنبد آجری آن اهمیت دارد، بلکه به خاطر تزیینات کاشی‌کاری معرق و گچ بری و کتیبه‌های تاریخی آن جزو آثار مهم هنری ایران به شمار می‌رود.
مسجد گوهرشاد اگر چه سر درب و مدخل مستقلی ندارد و یکی از مجموعه بناهای آستانه‌ی امام رضا(ع) است، اما طاق عظیم ورودی آن مملو از کاشی‌کاری و کتیبه‌های مفصلی است. بنای مسجد گوهرشاد از هر جهت زیبا و کامل و یکی از شاهکارهای معماری دنیاست. مسجد کبود تبریز از بهترین بناهای قرن نهم قمری است که در زمان جهانشاه قراقویونلو به دستور دخترش بنا شده است. نقشه‌ی این مسجد شباهت چشم‌گیری به نقشه‌ی مساجد عثمانی‌ها دارد. این مسجد اگر چه فاقد صحن و حیاط مرکزی است، اما صحن مرکزی که با گنبد پوشیده شده، به صورت چهار ایوانی ساخته شده است. ورودی مسجد با تزیینات کاشی‌کاری در کمال زیبایی و ظرافت زینت شده است. در این کاشی‌ها رنگ‌های آبی روشن، آبی پررنگ، خاکستری و سبز چمنی و پررنگ به کار رفته و در برخی موارد گل و بوته و شاخه‌هایی با طلاکاری در آن دیده می‌شود. کاشی‌کاری و رنگ‌آمیزی‌ها در این مسجد همان گونه استکه هنرمندان در تزیین و تذهیب صفحات کتاب‌ها به کار می‌بردند.
علاوه بر معماری مساجد این دوران، باید به مقبره‌ها یا آرامگاه‌های این زمان هم اشاره کرد. مانند گنبد سلطانیه که یکی از زیباترین بناهای اسلامی و شاهکاری از معماری دوره‌ی ایلخانی است. بنای عظیم گنبد سلطانیه یا مقبره‌ی سلطان محمد اولجایتو (خدابنده) در اوایل قرن هشتم قمری در نزدیکی زنجان ساخته شده است. طرح بنای این گنبد که از بناهایی مانند مقبره‌ی اسماعیل سامانی و مقبره‌ی سلطان سنجر در مرو الهام گرفته، به عنوان سرمشق و مدل در بناهای دیگری، در ایران یا خارج ایران مورد استفاده قرار گرفته است. مانند مقبره‌ی امیر تیمور و تاج محل در هند، گنبد غفاریه در مراغه، مقبره‌ی علاالدین در ورامین، مقبره‌ی تیمور در سمرقند هر کدام زیبایی خاص خود را به نمایش گذارده‌اند. تزیینات آجرکاری و کاشی‌کاری رنگی گنبد غفاریه که با طرح هندسی و گل بوته آرایش شده یا خطوط هندسی زیبای مقبره‌ی علاالدین توام با مقرنس‌های زیر کلاهک مخروطی آن یا گنبد کاشی‌کاری فیروزه‌ای رنگ با طرح ترک‌دار در مقبره‌ی تیمور، از زیباترین و چشم‌گیرترین بناهای این دوران هستند. جلوه‌های این زیبایی‌ها را می‌توان در دیگر بناهای این دوره مثل کاروان‌سراها و مدرسه هم دید. ایلخانیان برای توسعه و پیشرفت اقتصاد در نقاط کشور؛ به ویژه در ناحیه‌ی شمالی و آذربایجان تعداد بسیاری راه‌های ارتباطی ساختند و برای آسایش کاروانیان در مسیر این راه‌ها و جاده‌ها کاروان‌سراهای بزرگ و زیبایی با توجه به اقلیم احداث کردند. چون کاروان‌سراهای سرچم در بین راه زنجان و میانه، یا رباط سپنج در 50 کیلومتری شمال شاهرود.
دوره‌ی مغول از لحاظ هنری، مانند زمان سلجوقیان عصر ابتکار و ابداع نبود، با این همه در پاره‌ای بخش‌های هنری، پیشرفت‌های عمده‌ای حاصل شد. در معماری به آرایش و تزیین بیش‌تر از طرح‌های جدید توجه می‌شد. مینیاتورسازی ایران و نقاشی کتاب از این دوره آغاز شده و در آسمان هنر ایران درخشید. فن کتابت و استنساخ کتاب در دوره‌ی تیموریان به اوج عظمت و کمال خود رسیده است.
هم‌چنین باید افزود که بر قطعات باقی مانده‌ی ظروف سفالی لعاب دار این دوران تاثیر صنایع چینی کاملا مشهود است و می‌توان چنین حدس زد که از جمله کالاهای وارداتی در این دوره ظروف چینی بوده است و سفال‌سازان ایرانی نیز به تقلید از این ظروف پرداخته‌اند. اما در امر کاشی‌کاری باید گفت که در این راه تکامل و پیشرفت بسیاری صورت گرفت. در میانه‌ی این کاشی‌ها به طور معمول شکل انسان یا جانور به صورت لعاب داده و براق نقش شده است و نوشته‌ی دور آن به رنگ سفید بر زمینه‌ی سورمه‌ای است. نیز در این دوره، محراب‌هایی با کاشی ساخته شده که در نوع خود بی‌نظیرند. به طور کلی می‌توان گفت که صنعت کاشی‌سازی با بهترین رنگ‌ها و لعاب‌ها و بریدن کاشی به قسمت‌های ریز برای تشکیل قطعات بزرگ موزاییک یا معرق در زمان مغول و به ویژه در عصر تیموریان تکامل یافت و به کمال درجه ترقی رسید.
معماری ایران در دوره صفویه:
یکی از درخشان‌ترین دوره‌های هنری ایران پس از اسلام دوره‌ی صفویه است. در سال 907 قمری (1502 م) شاه اسماعیل، سلسله صفوی را تاسیس کرد. در این دوره مراکز و کانون‌های صنعتی و هنری در ایران افزایش یافت، درابتدای تاسیس این سلسله، تبریز پایتخت بود و به همین سبب این شهر مرکزی شد برای فعالیت‌های هنرمندانی مانند خطاطان، تذهیب‌کاران، نقاشان و صحافان و هم‌چنین هنرمندانی که در دیگر فنون و صنایع کار می‌کردند و هنرمندانی که در معرق‌کاری و رنگ‌آمیزی کاشی‌ها و در بناها و کتیبه‌ها نقش داشتند یا هنرمندانی که در صنایع منسوجات و بافت پارچه به کار می‌پرداختند.
در اواخر قرن دهم قمری، در زمان شاه عباس پایتخت از قزوین به اصفهان انتقال یافت. با انتخاب پایتخت جدید، این شهر به عنوان یکی از درخشان‌ترین شهرهای خاور گسترش پیدا کرد. بازارها، کاخ‌ها، مساجد، باغ‌ها، پل‌ها در نقشه‌ی شهر گنجانیده شده بود. در این زمان همه‌ی بناهای مذهبی با تزیینات کاشی‌کاری آرایش شدند. بناهای مسجد شیخ‌ لطف الله سر درب قیصریه و مسجد امام (شاه) در میدان نقش جهان با کاشی‌های معرق مزین شدند. آجرهای مربع کاشی منقوش، معروف به آجرهای «هفت رنگ» در بناها به مقیاس گسترده مورد استفاده قرار گرفت. نقش و نگار کاشی‌ها و رنگ‌های آن‌ها زینت خاصی به بناهای این دوره بخشیده است. نه تنها دیوارها، بلکه گنبدها، ایوان، طاق‌نماها سر درب ورودی‌ها و مناره با کاشی و موزاییک آراسته شد. ساخت سر درب‌های بزرگ با کاشی‌های شفاف و گچ‌بری مقرنس‌کاری در عصر صفویه پیشرفت بسیار داشت. ترکیب سر درب بزرگ و مناره‌های طرفین آن با صحن چهار ایوانی و ساختمان‌های اطراف آن و قرار دادن گنبد به گونه‌ای که با همه‌ی ساختمان متناسب باشد، در معماری زمان صفوی به درجه‌ی کمال رسید. با توجه به امنیت ایران در این دوره بناهایی بزرگ و عالی مانند کاخ‌های عالی قاپو، چهل ستون، هشت بهشت و تالار اشرف در اصفهان و بقعه شاهزاده حسین، سر درب عالی قاپو و چهل‌ ستون در قزوین ساخته شدند. دیوارهای این کاخ‌ها از کاشی‌های خوش آب و رنگ پوشیده شده و میان مجموع آن ها با نقوش نقاشان معروف آن دوره پیوند است. سقف‌ها و دیوارها نیز غالبا با منبت‌کاری تزیین می‌شدند.
تزیینات چوبی در بناهای غیرمذهبی دارای نقش اصلی بود و در آن‌ها میزان بیش‌تری از تذهیب‌کاری و نقاشی‌های لاکی استفاده می‌شد. طرح‌های آن‌ها با هنر مینیاتور دارای رابطه‌ی نزدیکی بود. کنده‌کاری و خراطی به ویژه در درب‌ها و سقف‌ها خود هنر خاصی در این دوره بوده است. نقاشی‌های دیواری (فرسک) در کاخ عالی قاپو، قصر روی ایوان عباسی و ایوان جنوبی قرار دارند. طلاکاری ایوان صحن کهنه به فرمان نادر شاه افشار انجام شده و از این رواست که به «ایوان نادری» معروف است. به طور کلی برخی از بهترین تزیینات و آیینه‌کاری و نمونه‌ی کاشی‌کاری سه دوره‌ی تاریخی متوالی را در آن مکان مقدس می‌توان دید. زیرا مسجد گوهرشاد در زمان تیموریان، صحن قدیمی در زمان صفویه و صحن نو در دوره‌ی قاجاریه ساخته شده است.
با نگرشی کلی به هنرهای این دوره، باید پذیرفت که در دوره‌ی صفوی، بار دیگر عصر نوین و درخشانی در هنر ایران طلوع کرد. در هر دوره، هنری که در نوع خود زیبا و کامل بوده پدیدار شده است. در قرن دهم قمری هنرمندان ایران به مزایا و نتایج تازه‌ای دست یافتند. در آن دوره قالی‌هایی بافته شده که تا آن تاریخ نظیر نداشته است. در فلزکاری عصر صفوی، بر پایه‌ی سنت‌های قدیم و مهارت فلزکاران این دوره، هنرمندان چیره‌دستی مجال ظهور یافتند. مصنوعات طلاکاری، نقره‌کاری و برنج‌سازی رونق بسیار داشت و آهن و فولاد نیز گاه طلا و نقره‌کوب می‌شد. طراحان و نقاشان، این زمان با ابداع شیوه‌های جدید، موازین تازه‌ای در سبک‌های خود ایجاد کردند. در نقره‌کوبی و حکاکی ظروف، پایه‌های شمعدان یا بخوردان‌ها، نوشتار اشعار فارسی به خطوط خوش نستعلیق جایگزین کتیبه‌های عربی شد.
معماری ایران در دوره افشاریه و زندیه:
ظهور نادرشاه افشار به سلطنت صفویه خاتمه داد. با آن که در عالم سیاست به او اهمیت بسیار داده شده است. اما در این دوره در عالم هنر پیشرفت چشم‌گیری دیده نمی‌شود؛ تنها زرگری و طلا و نیز میناکاری ترقی داشته است. هم‌چنین بعضی از قرآن‌های نفیس مذهب در دست است که به زمان نادر نسبت داده می‌شود، کاخ خورشید و برج‌های دیده‌بانی شهر کلات از هنر معماری این دوره است. اندکی پس از مرگ نادر، کریم‌خان زند در شیراز مستقر شد و در آن شهر عمارات بزرگی بنا نمود که به نام او مشهور است. از جمله‌ی آن‌ها، ارگ کریم‌خان، مسجد، حمام و یک بازار است. از ویژگی های کاشی‌کاری این دوره، استفاده از نوعی رنگ گل سرخ است که در زمان قبل دیده نمی‌شود. تزیینات کاشی‌کاری در بدنه‌ی بناها از آجرهای کاشی و زمینه‌ی سفید بود. صورت شخصیت‌های رسمی، صحنه‌های هنرنمایی رستم پهلوان ملی، شکار و دورنماها در کاشی‌کاری‌ها دیده می‌شوند.
معماری ایران در دوره قاجاریه و معاصر:
در دوره‌ی قاجاریه شیوه‌ی جدیدی در معماری ایجاد شد و معماران این زمان نیز دنباله‌‌رو معماران صفویه بوده‌اند، هنر معماری این زمان با مقایسه با دوره‌ی صفویه بسیار ضعیف شمرده می‌شود. تنها در زمان حکومت طولانی ناصرالدین شاه قاجار به دلیل نفوذ هنر باختری، هنر معماری هم‌چنین صنایع ظریف مانند گچ‌بری، آیینه‌کاری و کاشی‌کاری رونق یافت و تا اندازه‌ای معماران ما در این زمان از هنر اروپایی تقلید می‌کردند. ارتباط بیش‌تر ایران با غرب، معماران ایرانی را بر آن داشت تا عوامل مشخص معماری ایران را با روش‌بینی و توجه خاصی با عوامل معماری خاور درآمیزند و آثاری به وجود آورند که از نظر هنری دل پسند باشد.
سر سرای ورودی با پلکان‌هایی که از وسط این سرسرا آغاز می‌شود، و از پاگرد به دو شاخه در جهت مقابل یک دیگر به بالا ادامه می‌یابد، تاثیر معماری کشور روسیه است و از اواسط سلطنت ناصرالدین شاه به بعد رواج یافت. معماری خارجی با طرح های تزیینی ایرانی از قبیل کاشی کاری، آیینه‌کاری، گچ‌بری و ازاره‌بندی از کاشی، توام شد و گوشه‌ای از معماری عصر قاجاریه را نشان می‌دهد. ایجاد زیرزمین‌ها با طرح‌های زیبا و پوشش‌های ضربی آجری، تعبیه حوض‌خانه‌ها، رواج بادگیر برای خنک کردن فضاها واحداث تالارهای بزرگ با شاه‌نشین‌ها و غرفه‌ها و گوشواره‌ها همه و همه به صورت دل پسندتری درآمد. ساختن بادگیرها در ابتدا ساده و فقط شامل یک دهانه‌ی هواکش مزین به کاشی‌کاری‌های زیبا بود. سپس به تدریج مراحل کمال را پیمود. چنان که صورت تکامل یافته‌ی آن‌ها، دو طبقه و از چهار جهت دارای هشت دهانه‌ی هواکش است و جریان باد و هوا را از این دهانه‌ها به داخل ساختمان هدایت می‌کند.
در معماری کاخ‌سازی، ساختن بادگیرهای مزین به کاشی‌کاری و قبه‌ی طلا در عمارت، رکنی از معماری اصیل ایرانی بوده است. بناهای مسکونی دوره‌ی قاجار (به جز کاخ‌های سلطنتی) با طرحی شامل اتاق مرکزی، ایوان (با دو ستون در برابر آن) و اتاق‌های کوچک‌تر واقع در اطراف اتاق مرکزی به صورت‌های ساده یا مفصل، همه به شیوه‌ی معماری اصیل ایران در ادوار قدیم بوده که در این دوره با ابتکارات جدیدتر به صورتی دل چسب و نیکو تکمیل شده‌اند. کاشی‌های منقوش دوره‌ی قاجاریه، اغلب ناچیز و از نظر هنری فقیرند و تنها تقلیدی ناقص‌اند از کارهای قرن گذشته. با آن که ناصرالدین شاه عده‌ای از نقاشان را برای تحصیل مطالعه به موزه‌های رُم و پاریس فرستاد، و کسانی از این نقاشان در هنر خود پیشرفتی کردند، اما کارگران ساده‌ی کاشی‌ساز نمی‌توانستند به خوبی از آثار آن‌ها استفاده کنند، با این وجود به قول ناصرالدین شاه هنر کاشی‌سازی «متجدد» شد.
در تهران و اطراف آن، چند نمونه مهم از معماری قاجاریه دیده می‌شود. یکی مقبره‌ی حضرت عبدالعظیم در شهر ری است که بنای مقبره و گنبد طلای آن قابل توجه است. مجموعه‌ی این مکان مقدس دارای سر درب و ایوان آیینه‌کاری رفیع و چندین صحن و گنبد طلایی و دو مناره‌ی کاشی‌کاری و رواق و ضریح و مسجد است. بناهای دیگر قابل توجه «عصر قاجاریه»، مسجد امام (شاه یا سلطانی) و مسجد سپهسالار (مطهری) تهران است. ساختمان مسجد سپهسالار شامل جلوخان وسیع، سر درب و مناره‌های کاشی‌کاری، هشتی، صحن، حجرات دو طبقه با ستون‌های سنگی زیبا و شبستان است. با این که اغلب کاشی‌کاری‌های این مسجد، از کاشی هفت رنگ است، ولی بعضی نمونه‌های کاشی‌:اری معرق هم دیده می‌شود. رنگ کاشی‌ها بیش‌تر قرمز و صورتی و سفید است. در حالی که در آفتاب درخشان ایران، رنگ‌های قدیم مانند فیروزه‌ای و سورمه‌ای مطلوب‌تر است.
علاوه بر معماری مذهبی که از صفویه پیروی شده است و معماری کاخ‌سازی و ساختمان‌های مسکونی که آمیزش عوامل معمار ایرانی و اروپایی را به حالتی بسیار دل نشین نشان می‌دهد، مانند عمارت کلاه فرنگی، کاخ سرخه حصار، کاخ شمس العماره، کاخ گلستان، تیمچه‌های وسیع و زیبای این دوره خود نشان‌دهنده‌ی شاهکارهای ماهرانه‌ای از استادان هنر معماری قرن سیزدهم است.
از دوره‌ی قاجار، تیمچه و بازارهای وسیع با پوشش‌های خوبی در تهران و شهرستان‌های بزرگ موجود است. که از نظر هنر آجرکاری و کاشی‌کاری و چه از نظر وسعت دهانه‌ی طاق‌ها قابل تحسین و ستایش‌اند.
معماری در دوره‌ی پهلوی
تنوع چشمگیری نداشته است. با ورود مصالح جدید ساختمانی مانند آهن، بتون و غیره و نیز آمدن مهندسان خارجی به ایران – مهندسانی که به پیشینه‌ی پرافتخار معماری کشور ما آشنایی نداشتند و بازگشت ایرانیانی که در خارج از وطن تحصیل هنر معماری کرده و نخست تحت تاثیر معماری خاور بودند، دگرگونی شگرفی در هنر معماری ایران پدید آورد. با همه‌ی زیبایی که این نوع معماری‌ها به قیافه‌ی شهرهای ایران بخشید، متاسفانه غالبا جنبه‌ی تقلید از شیوه‌های معماری خاور بر تبعیت از هنر اصیل ایرانی یا ابداع شیوه‌ی جدیدی در معماری ایران، ترجیح داده شد. با این وجود، در بعضی از موارد، ناچار از تمایل به تزییناتی به سبک ایرانی شده‌اند. بناهایی چون کاخ‌های سعدآباد، کاخ مرمر در تهران و ساختمان مجلل باشگاه افسران (سابق) عمارت شهربانی، دبیرستان البرز، کاخ وزارت امور خارجه و سر درب باغ ملی و عمارت پست، گوه این مدعاست. این طریق معماری بدون توجه به عوامل اقلیمی و پیشینه‌ی معماری ایران هنوز ادامه دارد.
به طور کلی ایرانیان در طول تاریخ پرفراز و نشیب فرهنگ خود، پیوسته به آفرینش‌های دیگر اقوام و ملل توجه هوشمندانه داشته‌اند و کوشیده‌اند از تجربه‌های آنان بهره ببرند و فرهنگ خود را به خوبی منتقل کنند. این اندیشه و ظهور آفرینش‌های خیره‌کننده هنرمندان و پیشه‌وران این سرزمین در بناهای شگفت‌انگیز و به ویژه دست ساخته‌های بسیار زیبا، خاورشناسان و باستان‌شناسان نامی را، سال‌هاست که راهی این دیار کرده است. در نتیجه‌ی همین پژوهش‌های ارزشمند، فرهنگ و هنر ایران به دنیا معرفی شد - که البته این معرفی گاه خالی از شائبه‌هایی - نبوده است.

می‌توان گفت که بخش عمده‌ای از پدیده‌های موجود در عالم معماری با توجه به مدارک و اسناد موجود، در فلات ایران خلق شده‌اند. می‌دانیم که مغرب زمین همواره به معماری گوتیک فخر کرده است و به اعتباری مهم‌ترین شاهکارهای هنری معماری مغرب زمین به این سبک تعلق دارد. جالب است که معماری گوتیک را ملهم از معماری ایران می‌دانند. درباره‌ی پدیده‌های معماری که در ایران پیش از اسلام آفریده شده و طی قرن‌ها تحول و تکامل یافته و به دیگر سرزمین‌ها انتقال یافته، می‌توان نمونه‌هایی یاد کرد؛ مانند کاربرد انواع قوس‌ها و از آن جمله طاق ضربی از هزاره‌ی دوم پیش از میلاد در امر پوشش فضاهای معماری – پدیده‌ی ارزنده‌ای – است که در این سرزمین بنیاد گرفته است. خلق گنبد بر روی پایه‌ی چهارگوش از ابتکارهای استثنایی استکه در این سرزمین به وجود آمده و منشا دگرگونی اساسی درکار معماری جهان شده است. ایوان نیز که یکی از پدیده‌های شگرف دوره‌ی اشکانی است، در پی کاربرد وسیع و موفق آن در معماری ساسانی، در دوره‌ی اسلامی هم‌چنان مورد توجه قرار گرفت و برای هر چه بیش‌تر شکوهمندی شبستان گنبددار، به اعتباری دیگر به مقابل شبستان‌های گنبددار افزوده می‌شود. باید نخستین و مهم‌ترین عامل در پیشرفت هنر ایران را فرهنگی و تمدن‌های گوناگون و گاه متضادی دانست که پیوسته مردم ایران با آنها در تمامس بوده‌اند. دیگری مربوط است به حس زیبایی و جمال در ایران و عامل دیگر، وجود سنت‌های متراکم که هر نسلی تجربه‌ها و سلیقه‌های نسل پیشین را حفظ کرده و خود به کار برده است. آخرین عامل واقعی، حمایت بی‌دریغ و شورانگیز حامیان هنر بوده است، یعنی صاحبان مال و هنردوستان که به هنرمندان فرصت هنرنمایی دادند.

تهیه شده توسط:  وحید محمدی









                  

               Email:Vahid.Mohammadi89@Gmail.com